وبلاگ "طلبه پاسخگو" نقد شبهات مطرح شده از سخنرانی سید حسن آقامیری
با سلام
جدیدا کلیپ هایی از سخنرانی یک طلبه جوان در فضای مجازی و موبایل ها پخش است که نسبتا طرفدارانی برای خود جمع کرده است و در عین حال موجب ناراحتی قشر فرهیخته و علمی و نیز طلاب شده است.
بنای ما اینجا فقط بحث علمی و نقد طلبگی است و اگر ایشان و یا دوستارانشان پاسخی دارند عالمانه و به دور از توهین بفرمایند.
در مورد شخصیت ایشان و خط فکری او که از چه جایی نشأت می گیرد فعلا حرفی به میان نمی آورم چرا که هنوز مستندات محکمی برایش ندارم اما نسبت به سخنان ایشان نقدهایی است که به عنوان یک طلبه وظیفه دانستم تا شبهاتشان را پاسخ دهم.
چند نقد کلی به سخنان و عملکرد ایشان:
1. این بنده خدا در با اینکه خطیب توانایی هستند و بیان نسبتا خوبی دارند اما از نظر علمی توانایی بالایی ندارند و هچنین از حیث اعتقادی بسیار ضعیف هستند و تعجب است که چگونه با این سطح علمی, مطرح شدند که خود جای شبهه و سوال است.
2. ایشان خلاف صریح آیات قرآن و روایات صحیح سخن می گویند که هیچ جایی برای توجیه ندارد.
3. مغالطه های متعددی در بحث های ایشان وجود دارد که حتی یک بچه هم متوجه آن می شود .
4. بسیار ساده لوحانه در مباحث سیاسی سخن گفته اند که نشان از بی بصیرتی ایشان می باشد مثل سخنرانی ایشان در مورد اسید پاشی.
5. چه کسی یا کسانی سایت ایشان را اداره می کنند؟ از ایشان کلیپ های حرفه ای پخش است که جای سوال است چه افرادی با کدام پشتوانه مالی این کارها رو انجام می دهند؟ چگونه انقدر راحت و سریع در فضای مجازی پخش می شود؟ چه گروهی پشت این قضیه است و دنبال چه منفعتی می باشند؟ چه اهدافی را دنبال می کنند؟
اما نقد های جزئی:
الف . در جایی می گویند که چطور خدا بخاطر چند تار مو ،خانمی رو هزار سال در آتش جهنم می سوزاند و عذاب می دهد و وقتی تشنه شد زقوم( چرک و خون جوشیده ) چرک می دهد. چطور می شود عاشق چنین خدایی شد؟ اگر اینطوره که داعشی ها بهترند . خدا بدتر از داعشی ها عمل می کند و ....(نقل به مضمون)
پاسخ:
در جواب به این شبهه باید عرض کنم:
1.طبق گفته ایشان سوالی مطرح می شود: آیا کسی که به عمد و از روی نافرمانی خدا موهای خودش را بیرون می گذارد و توبه نکرد نباید عذاب شود؟ پس فرق شخص با حجاب و بی حجاب چه می شود؟ عدالت خدا چه می شود؟ کسی که با سختی حجاب داشته با کسی که بی اهمیت بوده برابر شود؟ آیا حق شخص با حجاب بخاطر سختی های حجاب داشتن ضایع نمی شود؟ شما چنین خدایی که حق ضایع می کند و عدالتی ندارد را دوست دارید؟
2. بالاخره این روایات عذاب بی حجاب درست هستند یا نه؟ اگر درست هستند چطور تفسیر می کنید؟ اگر درست نیستند چطور ایراد وارد می کنید؟ در حالی که روایات های بیشمار و صحیحی در این زمینه داریم که به یک نمونه اشاره میکنیم:
امام رضا(ع) فرمود: پیامبر اکرم(ص) در شب معراج گروهی از زنانی را دیدند که به عذاب دچار شده بودند. در آن شب، زنی را دیدند که صورت و بدنش را با قیچی جدا می کردند، و او کسی بود که خود را بر مردان [نامحرم] عرضه می کرد .
در این روایت بالا آمده است که پیامبر اکرم(ص) در شب معراج، زنی را دیدند که به موهایش آویزان شده بود، و مغز سرش می جوشید و آن زنی بود که موهایش را از مردان نامحرم نمی پوشانید. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 10 و 11، انتشارات جهان، 1378 ق.
3. طلبه گرامی شما فکر می کنید که یک خانم فقط چند تار مو بیرون گذاشته و دیگر هیچ؟ در ظاهر کار بله فقط چند تار مو بیرون است اما به عوارض کار او دقت نکرده اید چرا که او با این کار ممکن است خیلی ها رو به گناه کشانده باشد و جوانان زیادی تصویر ذهنی از گناه همیشه برای خود ایجاد کنند و یا مردی با دیدن این حجاب او، نسبت به همسرش بی میل شود و بعد طلاق و بچه طلاقی و نسلی که بعدا با چنین وضعی ایجاد می شود. آیا این زن مستحق عذاب نیست؟
4. گاهی قانونگذار قانونی وضع می کند که هرکس مرتکب فلان خلاف شود باید فلان مقدار جریمه مالی بدهد، یا فلان مدت در زندان بماند، مسلماً در چنین جایی باید تناسب «جرم» و «جریمه» در نظر گرفته شود، هرگز برای یک کار کوچک مجازات اعدام یا حبس ابد نمی توان قرار داد، و به عکس برای کار مهمی همچون قتل نفس یک روز زندان بی معنی است، حکمت و عدالت ایجاب می کند که این دو باهم کاملاً متناسب باشد.
ولی کیفرهائی که در حقیقت اثر طبیعی عمل است و خاصیت تکوینی آن محسوب می شود، این گفتگوها را نمی پذیرد، خواه در مورد آثار عمل در این جهان باشد یا در جهان دیگر.
مثلاً اگر گفته شود کسی که از مقررات رانندگی تخلف کند و با سرعت غیر مجاز و سبقت بی دلیل و عبور از مناطق ممنوع رانندگی کند ممکن است به خاطر همین چند لحظه تخلف، چنان تصادفی کند که دست و پای او بشکند و یک عمر زمینگیر شود، در اینجا کسی نمی گوید، این نتیجه ی تلخ برای آن تخلف کوچک عادلانه نیست، زیرا مسلّم است که این، از قبیل جریمه های قرار دادی اداره راهنمائی نیست که در آن مسأله ی تناسب و هماهنگی جرم و جریمه در نظر گرفته شود، بلکه این، اثر طبیعی عمل است که انسان آگاهانه به سراغ آن رفته، و خود را گرفتار آن کرده است.
همچنین اگر گفته شود سراغ مشروبات الکلی یا مواد مخدر نروید، چرا که در مدت کوتاهی قلب و معده و مغز و اعصاب شما را تباه می کند، حال اگر کسی رفت و گرفتار ضعف شدید اعصاب، و بیماری قلب و عروق و زخم معده شد و در برابر چند روز هوسبازی تا پایان عمرش در عذاب الیم و رنج شدید بود، هیچکس ایراد عدم تناسب جرم و جریمه را در اینجا مطرح نمی کند.
حال فرض کنید چنین انسانی به جای یکصد سال، هزار سال عمر کند و یا یک میلیون سال در دنیا بماند، مسلماً باید تحمل آن رنج و عذاب را در این مدت طولانی به خاطر مثلاً چند روز هوسبازی بنماید.
در مورد عذابها و کیفرهای اخروی مسأله از این فراتر است، آثار طبیعی اعمال و نتائج مرگبار آن ممکن است برای همیشه دامان انسان را بگیرد، بلکه خود اعمال در برابر انسان مجسم می شود، و چون آن جهان جاویدان است اعمال نیک و بد، جاودانه با انسان خواهند بود، و او را نوازش یا کیفر می دهد.
با این حال، جایی برای این سؤال باقی نمی ماند که چرا تناسب میان «جریمه» و «جرم» در نظر گرفته نشده است؟
5. شما زقوم یا در کل غذاهای بد جهنمی ها را زیر سوال می برید در حالی که از آیات صریح خدا در قرآن می باشد در نتیجه شما آیات صریح قرآنی را منکر می شوید و حال چه جوابی برای این کار خود دارید؟
6. خدا هم رحمت دارد و هم غضب . و رحمت او سبقه دارد( یا من سبقت رحمته غضبه) و بندگانش را با کمترین توبه می بخشد.
خداوند چون جامع همه خیرات و کمالات است بدیهی است که اسمای جمالیه اش بر اسماء جلالیه اش سبقت دارد که از خیر محض جز نکویی نیاید. ولذا تابلوی رحمت رحمانیه و رحیمیه اش را در ابتدای هر سوره ای از سوره های قرآنی بر همگان آشکار نموده و فرموده است بسم الله الرحمن الرحیم.پس اگر هرگاه اسمای جلالیه خداوند همچون اسم منتقم ظهوراتی دارند و غضبی را نشان می دهد این اظهار به جهت قوابل است که مقتضی دریافت غضب برای ترقی و صعود به عوالم مافوق اند. بنابراین اگر جهنم را نیز به عنوان عقوبت ظالمان و گناهکاران مقرر می کند این جهنم و آتشش نیز حکم پاک کنندگی برای انسان دارند همچنان که آتش در دنیا نیز پاک کننده است. لذا خود آن آتش جهنم نیز که ظاهرا جز قهر وغضب نیست حکایت از رحمت و شفقت خداوند بر بندگانش دارد همچنان که وقتی پدری فرزند خردسالش را با تشر زدن از نزدیک شدن به پرتگاهی میراند این قهر و غضب پدر به عینه دلالت بر دلسوزی و محبتش نسبت به فرزند دارد.ب. در جایی می گوید این خدا چطور ممکن است نمایندگانی مثل حضرت علی علیه السلام داشته باشد که می خواهد قاتلش را ببخشد؟ یا بخاطر بیرون آمدن خلخالی از پای پیر زن می فرماید جدا دارد بمییریم و ...
در جواب عرض میکنیم شما چرا مغالطه می کتید؟
چرا به خشم های امام نگاه نمی کنید؟ چرا به شجاعت های او در کشتار کفار نگاه نمی کنید؟ چرا به قصاص های حضرت توجه ندارید؟ طلبه گرامی حضرت خشم و غضب هم داشتند اما بخاطر خاطر خدا بوده و بخاطر هدایت خود بنده بوده نه اینکه مغالطه کنید و جنبه غضب رو نادیده بگیرید.
اگر اینطور که شما می گویید باید امام علی ابن ملجم را می بخشید نه اینکه قصاص می کردند.
نویسنده هیئت عاشقان ولایت در یکشنبه 93/11/12 |
نظر